01
اردیبهشت
قصه آواز مزرعه
پخش قصه
روزی آنا همراه پدربزرگش به مزرعه ی ذرت رفت . پدربزرگ اصرار داشت که آنا به آواز مزرعه گوش دهد. اما آنا صدایی نمی شنید. تا این...
01
اردیبهشت
قصه افسانه ی خروس سر به هوا
پخش قصه
روزگاری خروس بازیگوش و سر به هوایی در روستایی زندگی می کرد. او وقت و بی وقت با صدای بلندش آواز می خواند و باعث آزار و اذیت م...
30
فروردین
قصه اسب تنها
پخش قصه
در یکی از جنگل های بسیار بزرگ، حیوانات زیادی به جز اسب سفید با هم دوست بودند. در یکی از روزهای گرم تابستان، اسب سفید به کنار...
30
فروردین
قصه زیرک
پخش قصه
مردی دختری داشت که آن را السیِ زیرک صدا می کرد. روزی برای السی خواستگاری به نام هانس پیدا شد. اما شرط او این بود که السی واق...
29
فروردین
قصه آواز خوش
پخش قصه
یک روز صبح سیامک با آواز قشنگی از خواب بیدار شد. او با عجله بیرون رفت تا بفهمد این صدای زیبا متعلق به چه چیزی است. ابتدا فکر...
27
فروردین
قصه باغچه کوچک
پخش قصه
پیرمردی در روستای زیبایی زندگی می کرد. او در حیاط خانه اش باغچه ای داشت که در آن تعدادی گل و درخت کاشته بود. روزی پیرمرد مشغ...
26
فروردین
قصه آلبالو پلو
پخش قصه
سهراب پسربچه ی بازیگوشی بود که همه از کارهای او شاکی بودند. روزی مادر سهراب تصمیم گرفت تا برای مهمان هایشان آلبالو پلو درست ...
25
فروردین
قصه بز بازیگوش
پخش قصه
پسر بچه چوپانی بود که گوسفندان زیادی داشت. او به همراه سگ وفادارش از گوسفندان به خوبی مراقبت می کرد. در میان گوسفندان، بز با...
24
فروردین
قصه الماس پادشاه
پخش قصه
روزی سلطان محمود در حالی که لبخند مرموز و عجیبی به لب هایش بود، وارد جمع وزیران و اطرافیانش شد. همه به احترام او از جایشان ب...
23
فروردین
قصه ابر کوچولو
پخش قصه
در آسمان قشنگ و آبی یک دهکده ی سرسبز، ابرهای سفید و مهربانی زندگی می کردند. آنها آنقدر مردم خوب و زحمتکش دهکده را دوست داشتن...