قصه کودکانه

قصه گُل بانو


 

در روستایی پیرزن خوش قلب، مهربان و سرحالی به نام «گُل بانو» به تنهایی زندگی می کرد. او همیشه در حال کار کردن بود؛ تا اینکه روزی از روزها در راه رفتن به خانه، یکی از همسایگانش به نام «مَش رحیم» را دید. مش رحیم به او پیشنهاد کرد تا الاغی…این داستان کودکان را با مفهوم ضرب المثل «عقب بیُفتی گاز می گیری، جلو بیفتی لَگَد می زنی» آشنا می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *