قصه صوتی شب, قصه کودکانه

قصه صوتی سفر بزرگ

قصه صوتی سفر بزرگ

قصه سفر بزرگ

قصه صوتی سفر بزرگ

آن شب خانه ی مادربزرگ و پدربزرگ فاطمه پر از مهمان بود.

عید قربان شده بود و بچه ها و نوه های مادربزرگ، در خانه ی مادربزرگ و پدربزرگ جمع شده بودند.

آنها می خواستند مهمانان کمتری دعوت کنند تا بیشتر خرج مهمانی را به افراد نیازمند بدهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *