قصه کودکانه

قصه خواسته های تمام نشدنی رعنا


 

در یک دهکده کوچک دهقانی همراه همسر و دخترش زندگی می کرد. نام دخترشان «رعنا» بود. رعنا هر چیزی را که می دید دلش می خواست، اما پدر و مادرش از این اخلاق او راضی نبودند و به دنبال راه حلی می گشتند تا رعنا از این رفتار زشتش دست بردارد….کودکان با شنیدن این داستان می آموزند که قدر داشته های خود را بدانند و به آنچه دارند راضی باشند ولی برای بهتر شدن کیفیت زندگی شان باید تلاش کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *