قصه کودکانه

قصه بیلی و شکست هیولا


 

بیلی به همراه پیرمرد کوچک سوار بر قو، با نقشه ای که برای از بین بردن هیولا کشیده بودند، پرواز می کردند که در این هنگام درست زیر پاهایشان دود سرخ و نارنجی از بینی هیولا بیرون آمد. بیلی هر چه قدر به هیولا نزدیک تر می شد…این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان می آموزد که به دنیای اطرافشان با دقت بیشتری نگاه کنند چرا که دراین دقت به نکاتی دست خواهند یافت که شاید دیگران به آن نرسیده باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *